سربازی

اصطلاحات متداول در سربازی

پ :

پاتک : عمل پافندی با تمام یا بخشی از نیروهای پدافندکننده، ضدحال خوردن.

پاخورده : کسی که زیاد پا میخورد، اکثر پیش بینی هایش در مورد عمل یا موضوع پنهانی به نتیجه نمی رسد.

پاخوری : وقتی مشخص باشد که پیش بینی ها درمورد عمل یاموضوع پنهانی به نتیجه نمی رسد گفته می شود.

پادگان : سربازخانه ، محل یا منطقه ای که عناصری از نیروهای زمینی، هوایی و دریایی به طور مجتمع یا مستقل در آن مستقر باشند.

پاس بخش : فردی که مسئول تعویض پاسدارها یا نگهبان ها در ساعت های معین است.

پاس نگهبانی : مدت زمانی که برای نگهبان معین شده تا نگهبانی دهد.

پا شتری : راه رفتن آهسته، به طوری که صدای پاشنیده نشود، دزدکی راه رفتن.

پا طلایی : به سربازهایی که نمی توانند رژه بروند، اطلاق می شود.

پا فنگ : دستور بعد از پیش فنگ است. اسلحه پایین آورده می شود و درکنار بدن قرار می گیرد.

پاکتی کردن : مرتب کردن و حالت دادن.

پا مرغی : از تنبیه های بدنی است. در این تنبیه نشسته و دست ها را پشت گردن به هم گره می زنند و به سمت جلو حرکت می کنند.

پانچو : روپوش برزنتی یا پلاستیک کلاه دار که سربازها در هوای بارانی برای جلوگیری از خیس شدن به تن می کنند.

پایان خدمت : مدت زمانی که از خدمت هر فرد می گذرد.

پایان دوره : مرخصی پایان دوره را می گویند.

پتو شتری : پتویی ساده از جنس کرک که رنگ آن قهوه ای یا طوسی است.

پتوی آرم دار : پتویی از جنس کرک که در وسط آن آرم ارتش جمهوری اسلامی قر ار دارد.

پست دادن : نگهبانی دادن

پدافند : اقداماتی که با استفاده از کلیه وسایل موجود برای دفع هجوم و یا انهدام دشمن انجام می شود.

پدر خدمتی : بهانه ای برای دوستی بیشتر است، مثلا سربازی که تاریخ اعزامش 01/05/94 باشد، پدرخدمتی سربازی با تاریخ اعزام 01/09/94 محسوب می شود.

پنج عمل : پنج عمل انگشت روی ماشه را گویند که عبارت است از :

  1. نشانه روی صحیح اولیه

2. حبس نفس

3. نشانه روی مجدد

5. کشیدن قوزک دوم

—————————————————————————————————————————————————–

ت :

تاریخ ترخیص : روزی که خدمت سربازی تمام می شود.

تابچض : به اولین مرحله از عمل تفنگ ژ-3 گفته می شود که شامل : 1. تظاهر 2. ادخال 3. بسته شدن 4. چفت شدن 5. ضربت زدن است.

تجهیزات انفرادی : وسایل و ساز و برگ یک سرباز که در رزم و تمرینات صحرایی به آنها نیاز دارد.

تخمین مسافت : اندازه گرفتن تقریبی مسافت یا فاصله بین دو نقطه به منظور تعیین درجه صحیح روی جنگ افزار، جهت تیراندازی دقیق و موثر بر روی دشمن را گویند. گزارش صحیح محل نقاط.

ترک پست : آن است که نگهبانی، محل نگهبانی خود را بدون مجوز ترک نماید.

تشویقی : هرآنچه به خاطر حسن انجام وظیفه به شخص نظامی می دهند. می تواند وجه نقد  مرخصی یا استراحت نگهبانی باشد.

تصویر خط نشانه : امتداد شعاع چشم که از چشم تیرانداز شروع و پس از عبور از مرکز روزنه دستگاه درجه و نوک مگسک به زیر خال سیاه یا هدف ختم می شود.

تفنگ ژ3 : اسلحه ای است انفرادی که به وسیله برگه ی نظام آتش، به صورت نیمه خودکار و خودکارو ضامن درمی آیدباهوا، خنک، با فشار مستقیم گاز باروت مسلح و با خشاب بیست تیری تغذیه می شود. به آن توپ دستی هم می گویند.

تفنگ کلاشینکف: کلاشینکف، سلاحی خودکار و  انفرادی است که در تمام شرایط جوی قابل استفاده است. برگه ناظم اتش سه وضعیتی (ضامن، رگبار و تک تیر) دارد و با خشاب های استاندارد 60، 40 ،30 تیری تغذیه، با هوا خنک و با فشار غیرمستقیم گاز باروت مسلح می شود.

توجیه نبودن : اطلاع نداشتن، آگاهی نداشتن از یک موضوع یا از شیوه انجام دادن یک دستور

تو راهی : اگرفاصله پادگان محل خدمت با محل سکونت سرباز، بیش از دویست کیلومتر باشد موقع مرخصی راه دور ، ازیک تا چهار روز مرخصی به او تعلق می گیرد.

——————————————————————————————————————————————————

ج :

جایگزینی : قسمتی که ابتدا سربازها به آن می روند و سپس باتوجه به نیاز هر یگان تقسیم می شوند.

جدول استحقاقی (21) :جدولی که در آن تمام استحقاق یک سرباز مشخص شده است.

جدید التحویل : به سربازهایی که تازه به یگان آمده باشند (تقریبا به مدت 2 هفته) گفته می شود.

جشن ترخیصی : مراسمی که برای سربازهایی که خدمتشان تمام شده است. می گیرند.

جمعی : عضو ، وابسته

جناب : برای خطاب به درجات ستوانی، سرگردی، سرهنگی و وزراء هیئت دولت به کار می رود.

جوجه فنگ : از تنبیه های بدنی است. در این تنبیه سرباز به شکم روی زمین دراز می کشد و دست ها و پاها را ضربدری به پشت درآورده و لوله اسلحه را بین دست ها و قنداق آن را بین پاها گیر می دهد و بابند اسلحه می بندد . سپس دو نفر سر و ته اسلحه را می گیرند و از روی زمین بلند می کنند و نگه می دارند.

جیمبو : سربازی که زیاد جیم می زند!

جیم زدن : اززیر کار در رفتن، زرنگی کردن

جیم فنگ : دستوری است که میان سربازهایی که می خواهند جیم بزنند، ردو بدل می شود.


چ:

چرا نداریم : اصطلاحی است در ارتش به این معنی که هیچ کس حق ندارد در مورد وظیفه ای که به او محول شده ، پرس و جو کند و یا علت ان را جویا شود.

چریک : سربازانی که بسیار فرز و تند هستند.

چهاربند : بندی است مثل کش شلوار که در آن دو بند عقب، کوتاه تر از دو بند جلو است و وقتی تجهیزات به فانسقه وصل می شود، به نگه داشتن فانسقه سر جای خودش کمک می کند.

چهل و هشتی : به مرخصی هایی گفته می شود که زمان آن پنج شنبه بعد از ظهر تا شنبه صبح.


ح:

حسن انجام وظیفه : تمام و کمال و بدون عیب و نقص انجام دادن وظیفه محول را گویند.

حضور به موقع : بازگشت به موقع از مرخصی را گویند.

حفاظت گفتار : نگهداری زبان از افشای مطالب طبقه بندی شده در هر زمان و مکان را گویند.

حفره روباه : برای اینکه سربازها از دید و تیر دشمن در صحرا در امان بمانند .حفره ای می کنند و در آن قرار می گیرند. در اردوگاه ها به چاله جمع آوری زباله گفته می شود.

حوزه نظام وظیفه:محلی که در آن تمام کارهای اداری مربوط به قبل ازاعزام هرسرباز انجام می شود ،اداره اعزام به خدمت


خ:

خال سیاه : دایره سیاه رنگ وسط سیبل گویند.

خاموشی : موقع خواب، زمانی که تمام لامپ ها خاموش می شود و سکوت کامل آسایشگاه را فرا می گیرد.

خان : شیارهای درون لوله اسلحه را گویند.

خبر : عنصر ارزیابی نشده هر فعالیت نظیر مشاهدات، ارتباطات، گزارش ها، شایعات، تصورها و سایر موارد را خبر می گویند.

خبرچین : سربازی که خبر می آورد. سربازی که اعمال درست یا غلط دوستان خود را افشا می کند.

خبردار : ایستادن بدون هر گونه تکان خوردن را گویند. در این روش ایستادن دست ها به صورت مشت شده روی باند شلوار به بدن می چسبد و پاشنه ها نیز بهم می چسبد و پنجه ها چهار انگشت بسته با هم فاصله دارند.

خدمه : به نظامی استفاده کننده از یک جنگ افزار می گویند. خدمه تفنگ ژ-3

خدمت سربازی : مدت زمانی را گویند که افراد ذکور هر کشور پس از رسیدن به سن بلوغ، برابر مقررات و قوانین آن کشور در آن مدت، مکلف به انجام وظیفه در یکی از نیروهای مسلح ان کشور باشند.

خشاب : محفظه ای آهنی که تیر را جهت تغذیه اسلحه درون آن قرار می دهند

خط آتش : ردیفی که در آن تیراندازها قرار می گیرند.

خط کمک : ردیفی که در آن کمک تیراندازها قرار می گیرند.

خط نشانه : امتداد فرضی شعاع دید که از چشم تیرانداز شروع و با عبور از مرکز روزنه دستگاه درجه به نوک مگسک ختم می شود.

خلا خدمتی : مدت زمانی که فرد نظامی درپادگان بدون مجوز حضور نداشته است.

خودکار : سربازی که بدون گفتن و تذکر دادن وظیفه خود را انجام می دهد و همچنین اسلحه هایی که برای مسلح شدن بعد از اولین تیر، نیازی به تیرانداز ندارند.

خوشه : دو منحنی که شکل خوشه گندم دارد و در درجات امیری استفاده می شود. به منحنی خوشه ی گندم شکل که روی کلاه افسران قرار دارد هم می گویند.


د:

درود : همان سلام است.

دژبان : مسئول کنترل ورود و خروج در پادگان را گویند.

دست فنگ : حمل تفنگ در حالت یورش یا پرش را گویند. در این حالت اسلحه به صورت مورب در امتداد بدن و در حالتی که مچ دست چپ در جلو شانه چپ و مچ دست راست نزدیک ران می باشد و خشاب رو به زمین است قرار می گیرد.

دستور : فرمان. ابلاغیه ای به صورت کتبی ،شفاهی یا از طریق مخابرات. اوامر از یک مافوق یا مادون از قسمت خبر و اجرا تشکیل شده است.

دمپایی ابری : اصطلاحا به کتلت های کلفت و تقریبا خام گفته می شود.

دوش فنگ : قراز گرفتن روپوش اسلحه روی شانه و انتهای قنداق در کف دست به صورتی که دست، چسبیده به بدن و آرنج دارای زاویه 90 درجه باشد را گویند.


ر:

راحت نشستن : دستوری است که طبق آن سرباز می تواند روی زمین بنشیند، ولی دراین حالت پاها به صورت ضربدری جلوی بدن جمع می شود.

ربماپ : دومین مرحله از عمل تفنگ ژ-3 است که شامل 1.رها شدن 2.بازشدن 3.مسلح شدن 4.اخراج 5.پرش است.

ردپای مرغ : غذایی که معمولا با مرغ درست می شود ولی در آن از مرغ خبری نیست!

رزم شبانه : عملیات نظامی یا آموزش هایی که در شب برای افزایش قدرت دید اجرا می شود.

رژه فرانسوی : از تنبیه های بدنی است، دراین تنبیه فرد موقع  پا مرغی رفتن، دستور رژه را هم باید اجرا کند.

رسد : یگانی است در ارتش که کوچک تر از دسته بزرگ تر از گروه است.

رسته : آرمی است که روی یقه لباس نصب می شود و نشان دهنده تخصص فرد نظامی است.

رفع گیر : برطرف شدن مشکلی که مانع شلیک شده است.

ر: رکن، قسمت های اداری هریکان با مسئولیت های معین و مشخص

ر 1: رکن یکم. وظایف آن حفظ استعداد در یگان، خدمات بهداشتی، مدیریت پرسنلی، مدیریت قرارگاه، حفظ انضباط و بالا بردن آن و حفظ روحیه است.

ر2: رکن دوم، وظیفه تهیه اطلاعات و آموزش اطلاعات و حفاظت فیزیکی را دارد.

ر3: رکن سوم، وظیفه آموزش سازمان، عملیات و طرح ریزی را دارد.

ر4: رکن چهارم، وظیفه آمار خدمات و ترابری، تعمیر و نگهداری رادارد.

روپوش لوله: قطعه ای پلاستیکی است که مانع از آسیب رساندن به دست از حرارت و گرمای حاصل از شلیک می شود.

روحیه خدمتی : میزان آمادگی و سرحال بودن نظامی را می گویند.


ز:

زیلو : فرش برزنتی، زیراندازی که در صحرا و آموزش ها استفاده می شود.


س:

ساچمه پلو : عدس پلو

سازمان رژه : تعریفی که طبق آن سربازان در صفوف نه در نه به ترتیب قد می ایستند. بهترین حالت سازمان رژه این است که وقتی به صف اول نگاه می شود، در هر ردیف بیشتر از یک نفر دیده نشود.

سان : بازدید رسمی از یگان، مراسمی که به افتخار برخی از مقامات یا شخصیت ها و یا برای اهدای نشان به کارکنان نظامی برگزار می شود.

سان بیننده : کسی که در جایگاه می ایستد و نظاره گر یگان های نظامی رژه رونده است.

سپهبد : از سر لشکر بالاتر و از ارتشبد پایین تر. درجه اش یک خوشه و سه ستاره است که روی شانه نصب می شود و امیر خطاب می شود.

ستوان سوم : بالاتر از استوار یکم و پایین تر از ستوان دوم. درجه اش یک ستاره است که روی شانه نصب می شود و سروان خطاب می شود.

ستوان دوم : بالاتر از ستوان سوم و پایین تر از ستوان یکم. درجه اش و ستاره که روی شانه نصب می شود و سروان خطاب می شود.

ستوان یکم : بالاتر از ستوان دوم و پایین تراز سروان درجه اش سه ستاره است که روی شانه نصب می شود و سروان خطاب می شود.

سرتیپ : بالاتر از سرتیپ دوم و پایین تر از سرلشکر. درجه اش یک خوشه و یک ستاره است که روی شانه نصب می شود و امیر خطاب می شود.

سرتیپ دوم : بالاتر از سرهنگ و پایین تر از سرتیپ. درجه اش یک خوشه است که روی شانه نصب می شود و امیر خطاب می شود.

سرکار : به هر فرد نظامی با درجه سرباز تا استوار گویند، لقبی که مردم به سربازها اطلاق می کنند.

سرباز : به عنوان پایین ترین درجه در یک نیروی نظامی است در عین حال لقب افتخاری برای هر نظامی محسوب می شود.

سردوشی : بر روی شانه نصب می شود و نشانه طی یک دوره آموزشی است.

سرجوخه : درجه بالاتر از سرباز یکم و پایین تر از گروهبان سوم، درجه اش سه مستطیل طلایی رنگ هم اندازه است که روی آستین فرد نظامی نصب می شود.

سر نیزه : خنجری که سر اسلحه وصل می شود.

سرباز یکم : بالاتر از سرباز دوم، درجه اش دو مستطیل طلایی رنگ است که روی آستین نصب می شود و سرکار خطاب می شود.


ض:

ضربه پا : کوبیدن پا برزمین، به طوری که صدای آن شنیده شود.

ضربه چهارم:در«قدم رو»یا«بدورو»بعد از رد شدن هرسه پا ضربه پا زده می شود و این بستگی به «فرمان» دارد که ضربه پای راست یا چپ باشد


ط:

طبقه بندی : ارزشیابی یک خبر از نظر خطر افشای غیر مجاز و قرا دادن آن در یکی از چهار نوع حیطه (به کلی سری، خیلی محرمانه و محرمانه) به منظور تعیین محدودیت های لازم در دسترسی و جلوگیری از افزایش دسترسی های غیرمجاز.

طبیعی کردن : پنهان کردن موضوع یا کاری که معروف ترین آن، آمار طبیعی کردن است!


ع:

عامل اعصاب : مواد شیمیایی و کاربرد در جنگ که روی اعصاب تاثیر می گذارد و در مدت 5 تا 10 دقیقه موجب مرگ می شود.

ع.س : مخفف عقیدتی و سیاسی

عقب گرد : گردش به عقب، گردش 180 درجه

عقب نشینی : نوعی عملیات پدافندی که در آن تمام یا قسمتی از نیروهای گسترش یافته، از درگیری با دشمن دست می کشند.

عمل سلاح : کلیه اعمالی که قطعات سلاح انجام می دهند تا یک فشنگ لیک شود و فشنگ دیگری درسلاح جایگزین شود.


غ:

غافلگیری : ضد حال خوردن به خاطر آمدن ناگهانی فرمانده! حمله به دشمن در زمان، مکان و به طریقی که برای مقابله با آن آمادگی نداشته باشد.


ف:

فانقسه : کمربند نظامی که معمولا طوسی رنگ است و سوراخ های روی آن برای نصب تجهیزاتی مانند جلد خشاب، جلد قطب نما و قمقمه به کار می رود.

فایل : همان مدارک فایل است (فایل، محل نگهداری پروژه ای است، اما در فارسی اصطلاحا به خود «پرونده» نیز اطلاق می گردد.)

فرار از خدمت : (غیبت) نظامی که در زمان صلح بیشتر از 15 روز و در زمان جنگ بیش از 5 روز باشد.

فرمان : دستور، که از دو قسمت خبر و اجرا تشکیل شده است.

فرمانده : بالاترین درجه و مسئول هر یگان

فرنچ : بلوز نظامی که چهار جیب دارد.

فریب : ازطریق تغییر شکل یا تحریف عملیات نظامی، به منظور گمراه کردن دشمن ناگزیر است برخلاف خواسته های خود عمل کند.

فشنگ : مهماتی که مغزی گلوله سرب است و علیه نفرات دشمن به کار می رود.

فشنگ ثاقب : مغزی گلوله فولاد که برای موانع سخت به کار می رود.

فشنگ مانوری : گلوله ندارد و برای تجسم تیراندازی در مانورها و در مواقع سلام و تشریفات نظامی کاربرد دارد.

فشنگ مشقی : فاقد هرگونه مواد منفجره است و جهت تمرین پر و خالی نمودن خشاب استفاده می شود.


م:

مرخصی استعلاجی : مدت استراحت پزشکی و بستری سربازان بیمار در بیمارستان، حداکثر یک ماه که جزء خدمت دوره ضرورت به حساب می آید.

مرخصی ویژه : مرخصی هایی که برای اعیاد و روزهای مذهبی به کارکنان وظیفه پیرو اقلیت های مذهبی می دهند.

مرخصی راه دور : همان مرخصی استحقاقی است.

مرخصی نزدیک : مرخصی های ساعتی و داخل شهری

مرخصی : عدم حضور سرباز به صورت مجاز و با مدت معین، به منظور استراحت، تجدید و ترمیم نیرو یا رسیدگی به کارهای شخصی

مرخصی اضطراری: این مرخصی به درخواست کارکنانی که استحقاق نداشته باشند، به علت امری ضروری یا غیر منتظره داده می شود و از حساب مرخصی های استحقاقی آینده کسر می گردد.

مشمول : هر فرد ایرانی از اول فروردین ماه سالگی که وارد هیجده سالگی می شود، مشمول خدمت وظیفه عمومی دوره ضرورت خواهد شد.

معاف : کسی که به خدمت نرفته و کارت پایان خدمت دارد.

مقام معظم : برای خطاب به مقام معظم رهبری و فرماندهی کل قوا به کار می رود.

مقام محترم : برای خطاب به روسای قوای سه گانه به کار می رود.

من : حاضر، بله، سرباز در آمارها به جای بله می گوید «من»

منطقه نظافت : منطقه ای است که به یک سرباز سپرده می شود تا روزانه آن را نظافت کند.

منور: گلوله ای که برای روشن کردن یک منطقه استفاده می کنند.

موتوری: سرباز با پایه خدمتی کم

موتور بی آمار : به سربازی که تازه از آموزشی به یگان جدید آمده گفته می شود. گاهی برای اذیت کردن، به سرباز های قدیمی هم می گویند.

موج انفجار : وقتی که ماده ای منفجر می شود، توسعه هر نوع گاز و تراکم هوا، فشار یا موج فشاری از طرف مرکز انفجار به طرف خارج حرکت نموده و هوای اطراف را به سرعت متراکم می نماید و در نتیجه موج انفجار به وجود می آید.

مین : مقدار ماده منفجره یا آتش زا است که در ظرف قرار گرفته و به منظور خسارت زدن به دشمن استفاده می شود.

میدان مین : محلی که در آن مین گذاشته اند، منطقه ممنوعه ای که سربازان وظیفه، حق ورود به آن را ندارند.

میدان پرچم : میله ای سفید و بلند که پرچم بر بالای آن برافراشته می شود، نشانه ای از مانور، در میدان آموزش به این معنا است که باید سریع دور میل پرچم بدوی و برگردی.

میدان موانع : محلی که درآن گودال ها، دیوارها، خرک های چوبی، نردبان های چوبی و عمودی و افقی و سایر موانع ساخته شده است. میدان موانع برای آموزش سربازها و به منظور چیره شدن و عبور از موانع مشابه و افزایش بردباری، سرعت و چالاکی آنها مورد استفاده قرار می گیرد.

6 پاسخ
  1. حمید
    حمید می گوید:

    ب : بازدید نگهبانی = عملی حوصله سر بر که برای هماهنگی عوامل نگباهی توسط افسر سر یا افسر جانشین هماهنگ می شود

    پاسخ
  2. فرشید
    فرشید می گوید:

    خوشه های سردوشی امرا و سرداران یه اسم دیگه هم داشت. از دوستان کسی می دونه اسمش چی بود؟

    پاسخ
  3. اسحاق
    اسحاق می گوید:

    یادش بخیر. البته ما سپاه بودیم و یه سری اصطلاحات فرق می کرد مثل خطاب قرار دادن فرماندهان ارشد مثل اصطلاح سرباز با پایه خدمتی کم و….

    پاسخ
  4. R.chegini
    R.chegini می گوید:

    یادش بخیر.17سال از خدمت سربازیم گذشت انگار همین دیروز بود

    پاسخ
    • محمود
      محمود می گوید:

      بهترین و بدترین دوران زندگیم بود یاد دژبان مرکز پرندک به خیر علی اکبر بانی علی اسداللهی حسن زنجیرانی احسان احمدی عباس احمدی کجای اسی دلتنگتان شده

      پاسخ
    • محمود
      محمود می گوید:

      حسن زنجیرانی احسان احمدی عباس احمدی کجای اسی دلتنگتان شده

      پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

11 + سه =